اصل عدم قطعیت در تعریف مفاهیم اجتماعی

اصل عدم قطعیت در تعریف مفاهیم اجتماعی

این اصل  بیانگر اینست که  مفاهیم اجتماعی و استنباط افراد از آن نسبی بوده و قابل تعمیم نیستند . برای مثال افراط در نوع لباس پوشیدن در آلمان به معنی ظاهر شدن با حجاب اسلامی در دانشگاه است و تفریط پوشیدن مینی در آنجاست در صورتیکه در یک کشور اسلامی این جهت کاملا برعکس بوده و حجاب اسلامی نرمال و پوشیدن مینی تفریط و عیر قابل پذیرش می باشد . لذا برای تعریف افراط بایستی نرم های جامعه را تعریف نمود این تعاریف بر حسب زمان و مکان و دید اکثریت و.... متفاوت بوده و چون تابع زمان است  با زمان هم تعییر میکند.

"نرم " جامعه را در امور مختلف می توان با آمار گیری نمونه ای بدست آورد مجوعه این نرم ها عرف نامیده می شوند که در جوامع مختلف بر حسب پارامترهای متعدد تغییر می کنند از جمله فرهنگ ، دین ، میزان آگاهی مردم، وضعیت اقتصادی نوع حکومت و...

لذا می توان  افراط را خروج زیاد از عرف جامعه دانست ، که خود "زیاد" نیاز به تفسیر دارد ! برای مثال علاقه به نژاد در عرف اجتماعی امر پسندیده ای است ولی نژاد خودرا برتر از نژاد دیگران دانستن ( نژاد پرستی ) افراط محسوب می شود

گروه های زیادی در جوامع مختلف سعی در تغییر دادن عرف جامعه دارند حکومت ها ی توتالیتر و استبدادی و دینی موفقیت زیادی در تغییر عرف جامعه دارند زیرا این امر باتوسل به زور و محدودیت های دیگر صورت می گیرد و بعلاوه توان اقتصادی آنها تعداد زیادی از علما و دانشمندان را دور آنها جمع می کند که توجیه های لازم را برای رفتار های تحمیلی پیدا می کنند ، مردم معمولا سعی در حفظ عرف های خود دارند . روشنفکران مردم گرا بر اساس طرز تفکر خود و نگرش هدفمندانه از بخشی از عرف ها ،که آنرا در جهت منافع مردم می بینند دفاع نموده و سعی در ارتقا آن ها دارند و بالعکس در مقابل سنت ها و عرف های مخالف ترقی و تکامل جامعه ایستاده و سعی در محو آنها دارند.

خیلی از رفتارهای خشونت آمیز در کشورهای تحت اشغال از طرف حکومت های اشغالگر و حاکمیت های دست نشانده  افراط گری  نامیده میشوند که بر اساس تعریفی که در بالا کردم نمی توان آنرا افراط گری نامید چون مطابق عرف اکثر جوامع این خشونت ها حرکت های آزادیبخش نامیده میشوند و مردم آنها را آزادیخواه و مبارز می نامند ! البته بعضی از گروه ها که طالب حکومت هستند خودرا پشت سر آزادیخواهان مخفی می کنند و حاکمان هم از موضوع سو استفاده کرده و مرز همه گروه ها را مخدوش کرده و همه را تروریست نامیده و با شدت زیادی آنها را سرکوب می کنند.

تکنولوژی وتاریخ

به نظر من در تمام طول تاریخ برای تسلط عده ای بر مردم قانون جایگزین منطق گشته

ولذا استدلال مبتنی بر اسناد وشواهد بر استدلال منطقی رجحان یافته است !پیشرفت بشر

از نظر علمی وتسلط تدریجی تکنولوژی بر جوامع باعث شده که طرفداران منطق علمی

اسناد وشواهد را نیز از دست افراد معدود در آورده و در خدمت مردم قرار دهند . و راز

حرکت جوامع به سوی دموکراسی در این نکته نهفته است . چگونه این کار میسر شده

توضیح خواهم داد، شاید شما هم بامن هم رای شوید !تا به وجود آمدن کاغذ حجاری روی

سنگ وغیره نیاز به هزینه زیادی داشت که فقط صاحبان قدرت توان وابزار لازم را برای

این کار در اختیار داشتند و بعلاوه سواد جنبه خاص داشته و مردم به علایم ارتباطی ثابت

دسترسی نداشتند ،اختراع کاغذ به وسیله مردم باز مشکل مردم را حل نکرد چون استاد

های این کار مورد علاقه حکام قرار گرفته و علم وهنر خودرا در اختیار آنان قرار دادند

جمع شدن دانشمندان و شعرا در دربار شاهان نه از بابت علاقه آن ها به علم وهنر بوده

بلکه برای استفاده از آنها در تحکیم قدرت وجدا کردن آنها از مردم بوده ولی ظاهرا این

روش چندان موثر واقع نشد و افرادی مثل فردوسی وناصرخسرو وابن سینا...ترجیح 

دادند که درخدمت مردم باشند ولی تا اختراع چاپ تاریخ به وسیله حکام نوشته می شد

ولی توسعه صنعت چاپ به خصوص در اوایل آن که هنوز روش های سانسور را یاد 

نگرفته بودند باعث شد که سواد جنبه عمومی پیدا کرده و خیلی از اسناد وشواهد تاریخی

بعد از این اختراع مورد اعتمادتر و منطقی تر گردیدند ، روش های مقابله با چاپ و انتشار

در طول سال ها تکامل یافت و از حالت زندانی کردن و سانسور کردن مداوم و اجباربه

کسب مجوز از حاکمیت و...به حالت اعلام جرم وشریک کردن سرمایه داران بزرگ این

صنعت در حاکمیت تغییر شکل داد البته این موضوع درهمه کشور ها و در همه موقعیت

ها صادق نیست و در کشورهایی مثل ایران هنوز به روش های قبلی عمل می شود مثلا

شخصی که کاریکاتور یک عضو مجلس حکومتی را کشیده بود به شلاق خوردن در ملا

عام محکوم گردیده !است (دوروز پیش) ولی تکنولوژی از یقه حکام دست برنمی دارد

اختراع کامپیوتر و اینترنت وروش های انتشار اخبار واطلاعات ودست یافتن مردم به 

ابزار ارتباطی تقریبا غیرقابل کنترل به وسیله حکام توانسته نوشتن تاریخ را از دست

حکام در آورده و قوانین و فریب های آنان را کم رنگ نماید به تدریج مردم به داشتن

دید منطقی به اطراف خود عادت کرده و تحت تاثیر افتخارات و دشمن تراشی های حکام

قرار نمی گیرند حاکمیت ها با اینکه درتلاش هستند باروش هایی که خود زمانی ظاهرا

منتقد آنها بوده اند درمقابل آن مقاومت کنند ولی توفیق کمتری بدست آورده وبیشتر خودرا

رسوا می سازند مثلا امریکا به بهانه کنترل القاعده سعی در دیدن ایمیل های مردم دارد!

و در کشور هایی مثل ایران تیشه به ریشه زده وبه کلی می خواهند اینترنت را جمع کنند!

ولی تاریخ می گوید که این کار ها نتیجه ای ندارد و تکنولوژی هر روز که می گذرد 

بیشتر وبیشتر حاکمیت ها را محدود کرده و دموکراسی را به ارمغان خواهد آورد  ...و

مردم سالاری معکوس

اگر فرض کنیم که آمارهای وزارت کشور درست میباشند  تعداد واجدین شرایط رای دادن!48میلیون نفر 

 و تعداد شرکت کنندگان دررای گیری 34%واجدین شرایط بوده اند یعنی کسانی که بتوانند 18% آرا را

 به دست بیاورند وارد مجلس حکومت اسلامی خواهند شد  اگر ما  کلاهبرداری و نوع مردم شرکت کننده

تقلب های محتمل در دادن آرا و آمار و رای سازی ها و... را کنار بگذاریم نمایندگان تعیین شده از طرف

  ر8700000 نفر به کشور 72000000 نفری  قانون گذاری خواهند کرد(12.1%) !! مسلم است که قانون

مورد پذیرش اکثریت برای اقلیت لازم الاجراست نه بالعکس ! به نظر مستکبر باز حکومت اسلامی شیپور

را از سر گشادش زده و چون شرکت کنندگان در رای گیری معنی کلمات اکثریت و اقلیت را نمی دانند یا به
صرفشان نیست که بدانند فرقی در نتیجه حاصل نشده است ، روزهای آینده مردم فرق اکثریت و اقلیت

    را بیشتر خواهند فهمید ! البته کسانی که شیپور را به دست کسی می دهند طرز دمیدن آنرا هم یاد می دهند
شاید این روش شیپور زدن مورد دلخواه استادشان است و ما بی دلیل ایراد می گیریم ! روز های پایانی

سال 90 را به خودتان تلخ نکنید سال آینده سالی جدید با امید های جدید است پیروز باشید
 

دموکراسی هند الگویی برای جهان

یکی از نشانی های دموکراسی در یک کشور تعدد مذاهب  وعقاید در آنست وهندوستان تنها

کشور دنیاست که بیشترین ادیان و مذاهب  و عقاید در آنجا زندگی می کنند غیر از مسلمانان

(که بسیار انحصار طلب بوده ومثل غده سرطانی اگر تمام اطراف خودرا آلوده نکنند تا منجر

به نابودی آن جامعه شوند دست بردار نیستند) بقیه ادیان باصلح وآرامش باهم زندگی می کنند

لذا هند دموکراتترین کشور دنیاست . لابد کسانی که  این نوشته را می خوا نند تعجب خواهند

کرد  که    چطور موضوع  د موکراسی هند پس از نوشته های اینترنت ملی ! وخیانتکاران

به ایران و ایرانی پیش کشیده شد ، جوابش ساده است ارتباط خمینی با کشمیر و فجایعی  که

بعد از آمدن او سر ملت ایران آمد همانطور که زندگینامه او نشان میدهد :  پدرش از مسلمان

های کشمیر بوده (کشمیر منطقه مسلمان نشین هند که بین هند و پاکستان است وهمواره پس 

از خروج انگلیسی ها از هند به وسیله مردم و همراهی گاندی ، مورد مناقشه هند و پاکستان

جدا شده از هند بوده وانگلیس همواره آنها را در زمان های مناسب بر علیه هند بکار میگیرد)

که اول به کربلا وسپس به ایران مها جرت می کند و در منطقه خمین زمین های زیادی را

به چنگ آورده  و جزو خوانین نسبتا بزرگ منطقه   می شود بر اساس شنیده ها پدر وی

در یکی از درگیریهای محلی بین خوانین کشته شده است . خمینی   چون  به محل خاصی

تعلق نداشت ، ازملیت و بدلیل شکست از دموکراسی هند ازدموکراسی  تنفر داشت بنا براین

 دریکی از سخنرانی مشهورش گفت "دموکراتیک ! وملی هر دو فریب خلق است !"         

اکنون که کلمه اینترنت ملی  به طور مرتب  از مقامات حکومت اسلامی به گوش می رسد

برای اولین بار صحت سخنان خمینی را تایید کردم ! و متوجه این مطلب شدم  که هر قدر

جملات تلختر باشند به واقعیت نزدیکترند !                                                 

صاحبان اینترنت ایران !

از شروع دهه زجر در ایران به جای سایت های بین المللی لیست صاحبان اینترنت  ایران در مقابل چشم
حیرت زده ملت ظاهر می شود در صورتی که جای تعجب ندارد مستضعفان در طول تاریخ به طور خستگی 
ناپذیری این کاررا کرده و خواهند کرد!
همانگونه که در کتب مقدس نوشته اند! حوری های این دنیا مال آن ها و حوری های مردم  در بهشت 
موعود !منتظر آن ها خواهند بود . شرکت ها و موسسا ت تجاری که در حلقه خلافت مستضعفین نمی گنجند
اگر ایمان داشته باشند حواله هایشان در بهشت آماده است! حتی معامله های بزرگ منتظر تجارمحترم می باشند!
البته برای کسانی که هنوز ایمان نیاورده اند بعد ازاتمام مجازاتشان درجهنم به خاک سپرده خواهند شد تا طعمه 
مور وملخ شوند    

یاد آوری می کنم که دهه زجر   از 12 تا 22بهمن 1357است که تا سال 1390 یعنی  امسال کش پیدا کرده
وخدا می داند تا کی ادامه یابد! در این مدت هرسال با ابتکار جدیدی غارتگران با مردم تسویه حساب ! می کنند         

آخرین مقاله

قبلا هم به عرض رساندم که دیکتاتوری دریک جامعه یک فرهنگ است نه حکومت یعنی اگر جامعه ای

 فرهنگ دیکتاتوری نداشته باشد دیکتاتور در آن به وجود نمی آید مثل آبگوشتی که اگر نخود نداشته باشد

 موقع خوردن نیز در آن نخودی نخواهید دید وسیب زمینی به نخود تبدیل نمیشود ! کشور ما نیز دارای چنین

 فرهنگی است ودیکتاتوری در تار وپود آن رسوخ کرده وآنقدر نخود دارد که چیزهای دیگر در آن قابل 

 مشاهده نیست در جامعه ما نخود ها از هرچیزی که زوری باشد استقبال می کنند وبه جد در همه جا 

دنبال سوراخی هستند که به آن چیزی بتپونند! آنها بیش از همه کشور ها از ممنوعیت سیگار استقبال

 کردند نه به حاطر سلامتی سیب زمینی ها بلکه به خاطر اینکه بهانه وفرصتی برای کوبیدن به سر آنها

 وله کردنشان بدست آورده بودند، آنها از بستن کمربند در اتومبیل خوششان می آید چون مردم به این

 شکل بیشتر دست وپابسته هستند و امکان حرکت از آنها گرفته می شود و این قدر از این مساله خوشحال 

 شدند که تا آخرین صندلی اتوبوس ها هم اجبار به بستن کمربند کردند مثلا برای ایمنی :) اخیرا ایده جدیدی

 گیر نخود ها آمده که به آن اینترنت ملی می گویند گو اینکه  این سیستم  با نام اینترانت هم زمان با اینترنت

 وجود داشته! ولی برای اعمال فشار روانی بیشتر برای مردم نام اینترنت ملی ! راترجیح داده اند در هر 

 صورت به نظر می رسد با این  فرصتی که متخصصین دیکتاتور جامعه دستشان آمده مدت زیادی 

 خوشحال شده و عقده های خودشان را که سال ها محرومیت از توانایی هایشان در دیکتاتوری بود خالی

 کنند . البته پول هایی که از این طریق گیرشان خواهد آمد وجدانشان را التیام خواهد بخشید!

با شرحی که رفت ایرانی ها در زندان از فضای سالم ومطبوعی استفاده خواهند کرد و جوانها با اسلام 

 بیشتر آشنا شده ! و از دیدن سایتهای شیطانی که باعث تلاشی خانواده میشود جلوگیری خواهدشد

 به قول جرج اورول " برادر بزرگ در هر مکانی مواظب ما ست " و مارا به بهشت برین راهنمایی

نموده و تا آنجا مارا رها نخواهند کرد! حالا بماند که عده ای جهنم را به این بهشت ترجیح خواهند داد

 زیاده عرضی نیست فعلا ما به به بخشی از جهنم دسترسی داشتیم که این مقاله را نوشتیم اگر شما در 

جهنم هستید! یادی از جهنمیان گیر افتاده در بهشت بکنید ، چون احتمالا این آخرین ارتباط ما باشد !

 به امید دیداری مجدد در جهنم 

 دوستدار شما در بهشت !